بازتعریف انسان در مجسمه‌های جیسون تیلور با رویکرد پسامدرنیته ژان بودریار

author

Abstract:

در زمان معاصر انسان در مرکز توجه همه امور قرار دارد و از جمله موضوعاتی است که به‌طور عمده مورد مطالعه و بازاندیشی قرار گرفته است. عرصۀ هنر معاصر نیز در دهه‌های اخیر شاهد تحول و تقویت کنش‌های اجرایی و خلق آثار با محوریت انسانی بوده است. در زمان معاصر تغییرات بنیادینی در معنای انسان در دورۀ معاصر بروز کرده است و روش‌های جدید هنری باورهای انسانی را به چالش می‌کشد. از منظر ژان بودریار با سیطرۀ نشانه‌ها امر واقع به‌طور جدی محو شده است و مرجع حقیقت وجود خارجی ندارد. هدف از پژوهش حاضر مطالعۀ بازتعریف معنای انسان در آثار جیسون تیلور مجسمه‌ساز بریتانیایی با رویکرد  انسان‌شناختی بودریار در دورۀ پسامدرنیته است. در آثار او انسان به صورت شی‌واره‌ای تکثرگرا، قالب‌گیری شده از واقعیت و پنهان در زیر آب خلق شده است که با نظریات بودریار قابل تطبیق است. مفروض پژوهش حاضر تحول معنای انسان و جایگاه آن در پیوند با تغییر صورت بندی اجتماعی  انسان در دورۀ معاصر با تأکید بر نظریات بودریار است. محتوای پژوهش حاضر کیفی بوده و بر اساس روش‌‌شناسی توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری کتابخانه‌ای صورت گرفته است. نتایج یافته‌ها حاکی از آن است که حضور انسان در آثار تیلور با نشانه‌های واقعی بازتولید شده و در جهانی که وجود ندارد، قرار داده شده است. در آثار او انسان با نشانه‌هایی مانند روزمرگی، شی‌وارگی با بدن، کثرت‌گرایی است به صورت مجسمه‌هایی در زیر آب در دنیایی وارونه  تکثیر شده است. بودریار هنر را موضوعی پنهانی می‌بیند که مجسمه‌های تیلور انسان‌هایی هستند که در اعماق آب‌ها پنهان شده‌اند. او انسان را در تکثیر تهی می‌داند که این تهی بودن در صورت و زندگی منجمد شده انسان‌های تیلور به خوبی دیده می‌شود.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نسبت میان پایان هنر و پایان انسان از دیدگاه ژان بودریار

از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبۀ رمزگان، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره، روندی را آغاز کرده که در پی آن، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضۀ خواست­های او محقق نشده است، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانه­های رسانه­ای، هنر، سیاست، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را به عنوان حوزه­هایی مجزا و انضمامی، از دست داده­اند و با مفهوم سوژه­ ...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

پسامدرنیته و بازتعریف دموکراسی کثرت‌گرا؛ از پولیارشی به دموکراسی رادیکال

با وجود اجماع کلی بر تعبیر دموکراسی به «حکومت مردم بر خود»، دلالت­های عینی آن­ همواره مناقشه­برانگیز بوده است. مناظرۀ بین دو رویکرد، از نمونه­های اساسی این مناقشه است: 1. رویکرد «توصیفی/ روش­شناختی» که دموکراسی را سازوکاری نهادی برای چرخش قدرت بر پایۀ رأی توده­ها تعریف می­کند؛ 2. رویکرد «هنجاری/ هستی­شناختی» که دموکراسی را نوعی شیوۀ زندگی مبتنی بر آزادی و برابری می­داند که تحقق واقعی آن مستلزم ...

full text

نسبت میان پایان هنر و پایان انسان از دیدگاه ژان بودریار

از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبۀ رمزگان، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره، روندی را آغاز کرده که در پی آن، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضۀ خواست­های او محقق نشده است، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانه­های رسانه­ای، هنر، سیاست، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را به عنوان حوزه­هایی مجزا و انضمامی، از دست داده­اند و با مفهوم سوژه­ ...

full text

بررسی مفهوم «ازخودبیگانگی» در اندیشه گئورگ لوکاچ و ژان بودریار

اگرچه، «ازخودبیگانگی»، مقوله ای متقدم بر دوران مدرن است؛ اما با آغاز این دوران و برتری اندیشه ی انسان بر فاعلانِ فرامادی و زمینیِ پیشامدرن، تاریخِ فرایند توأمان بیگانگی و بیگانگی زدایی نیز آغاز گشت. به عبارتی، علی رغم سوژگی و تسلط انسان بر سرنوشت خود و جهان پیرامونش؛ تنهایی و گسست از انسجام پیشامدرن را نیز تجربه کرد؛ آنچه که در قالب «ازخودبیگانگی» ، محوریت دستگاه فلسفی کانت و هگل (ایده آلیسم آلم...

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 9  issue 2

pages  193- 209

publication date 2020-02-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023